Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-28@03:25:08 GMT

ماجرای حکمیت و تحمل برخی از بدعت‌ها

تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۴۱۱۷۲

ماجرای حکمیت و تحمل برخی از بدعت‌ها

پذیرش حکمیت
وقتی که معاویه و عمرو عاص ادامه جنگ با علی(ع) در صفین را به ضرر خود دیدند و شکست‌شان را حتمی دانستند به فکر چاره افتادند و تنها چاره را در سوءاستفاده از سادگی و نفاقی که در بین لشکریان بود می‌دیدند. و بهترین راه برای ایجاد نفاق بین لشکریان و در نتیجه جلوگیری از شکست در جنگ، برسر نیزه کردن قرآن بود، این حیله جواب داد و کار را به حکمیت کشاند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و حضرت به علت اصرار و تهدید بخش زیادی از لشکرش مجبور شد حکمیت را بپذیرد و یک نفر را نماینده خود معرفی کند تا با نماینده معاویه برای حل و فصل دعوای بین خود با معاویه مذاکره کرده و بر مبنای قرآن قضاوت کنند.
قبول حکمیت ابوموسی
معاویه عمرو بن عاص را به عنوان نماینده خود معرفی کرد و شامیان در مورد نمایندگی عمروعاص هیچ اعتراضی نداشتند و بر حَکَم قرار ‌دادن وی اتفاق نظر داشتند. اما در لشکر علی(ع) تفرقه ایجاد شد و با نمایندگان پیشنهادی علی(ع) که مالک اشتر و ابن‌عباس بودند مخالفت کردند و با اصرار ابوموسی اشعری را به عنوان حَکَم (قاضی) بر علی(ع) تحمیل شد. ۱
پیش‌تر گذشت ابوموسی اشعری از شرکت در جنگ جمل خودداری کرده بود و معتقد بود کناره‌گیری‌کنندگان از جنگ اهل حق هستند و بقیه اهل باطل؛ با این حال وقتی حضرت علی(ع) دید بخش زیادی از لشکریانش خواهان این هستند که ابوموسی اشعری از طرف آن حضرت برای حکمیت برود آن را پذیرفتند.
در حالی که مغیره بن شعبه در دیداری که با معاویه داشت بیان می‌کند که با ابوموسی اشعری خلوت کردم و وی را آزمودم؛ گفتم: نظرت درباره کسانی که از جنگ کناره‌گیری کردند و از خونریزی کراهت داشتند چیست؟
ابوموسی گفت: «آنها برگزیدگان مردم هستند زیرا مسئولیت خون برادران‌شان را بر شانه حمل نمی‌کنند و شکم‌هایشان از اموال آنها سنگینی نمی‌کند.»۲
وی در ناحیه‌ای از شام به سر می‌برد که خبر به وی رسید، یکی از غلامانش به وی خبر صلح را داد، ابوموسی سپاس خداوند را به جای آورد و همین که شنید حَکَم قرار داده شده گفت: انا لله و انا الیه راجعون؛ معنی ظاهری این جمله این است که ابوموسی دوست نداشت حکم قرار داده شود؛ ولی وقتی به اردوگاه علی(ع) رسید، پذیرفت که حکم باشد.
آری راز پذیرش حکمیت و ابوموسی اشعری به عنوان حکم این بود که پس از جنگ صفین، جوّ حاکم و منطق غالب بر افکار عمومی سپاه امیرمؤمنان علیه‌السلام، اعم از خوارج و یا یمنیانِ پیروِ اشعث بن‌قیس و سایر یاران حضرت، همان منطق ابوموسی اشعری بود. و ابوموسی در جریان حکمیت با عمرو عاص همداستان شد که علی(ع) را از حکومت عزل کند. و عمرو بن عاص هم متعهد شد که معاویه را از خلافت عزل کند و هر دو کار انتخاب خلیفه را به شورا بسپارند. ولی روز اعلان نتیجه مذاکره ابتدا ابوموسی اشعری علی‌(ع) را خلافت عزل کرد ولی
عمرو بن عاص خیانت کرد و گفت معاویه را به خلافت نصب
می‌کنم.
جمع‌بندی: نمونه‌های فوق نشان می‌دهد که گاه مصلحت اقتضا می‌کند که حاکم اسلامی برای حفظ وحدت و اتمام حجت و روشنگری به رغم میلش دست به اقدامی بزند که در شرایط مطلوب هرگز چنین نمی‌کرد. چنان‌که حضرت امام خمینی(ره) به رغم این‌که بنی صدر را برای ریاست جمهوری ایران مناسب نمی‌دانست. برای حفظ مصلحت جامعه اسلامی به انتخاب او رضایت داد.
تحمل برخی از بدعت‌های خلفا
سنت‌های نادرستی که توسط خلفای پیش از امیرمؤمنان(ع) به خصوص دو خلیفة‌ نخست پایه‌ریزی گردید، بعد از مرگ‌شان به یکی از معضلات حکومت آن حضرت مبّدل شد؛ به‌طوری که مقابله با آنها موجب جدایی یاران آن ‌بزرگوار از ایشان می‌شد. این مطلب چیزی نیست که تنها با تحلیل زندگانی امیرمؤمنان(ع) قابل اثبات باشد، بلکه خود بدان تصریح فرموده است. سلیم‌بن‌قیس هلالی گوید یک بار حضرت در جمع اهل‌بیت(ع) و یاران خاص و شیعیانش فرمود: «قبل از من خلفا اعمالی را انجام داده‌اند که در آن با رسول‌خدا(ص) مخالفت ورزیدند و در این مخالفت تعمّد داشته‌اند و عهدشان را با آن حضرت شکستند و سنّت آن (حضرت) را تغییر داده‌اند؛ حال اگر من مردم را وادار به ترک آن اعمال کرده و آن سنت‌ها را به سنن پیشین و آنچه در دوران رسول‌خدا(ص) مرسوم بوده بازگردانم، سربازانم از من جدا می‌شوند؛ به طوری که تنها من و یا عدّة ‌اندکی از شیعیانم که به برتری من عارفند و پیشوایی مرا با استفاده از قرآن و سنّت رسول‌خدا(ع) پذیرفته‌اند، باقی
می‌مانند.»۳ سپس امیرمؤمنان حدود ۳۰ مورد از سنّت‌های نوظهور مخالف سنّت پیامبر(ص) را برشمرد و فرمود: «قسم به خدا به مردم دستور داده بودم در ماه رمضان جز برای (نمازهای) واجب نماز جماعت برپا نکنند و به آنها اعلام کردم اجتماع برای نمازهای نافله بدعت است؛ ولی برخی از سپاهیانم، از کسانی که همراه من می‌جنگیده‌اند فریاد زدند: ای اهل اسلام سنّت عمر تغییر داده شده، ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان نهی می‌کند (سپس حضرت می‌فرماید: وضع به گونه‌ای آشفته شد) که من ترسیدم در ناحیه‌ای از اطراف لشکرم شورش شود.
(آنگاه از مردم و امت خود شکوه کرده می‌فرماید) از تفرقه این امت و تبعیت‌شان از امامان گمراه‌کننده و دعوت‌کنندگان به سوی آتش چه نکشیده‌ام.»۴
همان‌گونه که حضرت تصریح فرموده برای حفظ وحدت و جلوگیری از شورش در جامعه اسلامی می‌بایست برخی از انحرافات را تحمل کند، با صبر و بردباری و دندان روی جگر گذاشتن و دعوت کردن نیروهای حزب‌اللهی و ولایت مدار به صبر و تحمل، جامعه اسلامی را از بحران‌ها و فتنه‌ها عبور می‌داد، البته این در جایی است که حفظ مصالح اسلام و حکومت اسلامی در گرو صبر و بردباری در برابر انحرافات باشد و گرنه اگر صبر موجب از بین رفتن اسلام و حکومت اسلامی‌شود در آن صورت مبارزه و قیام ولو به قیمت ایجاد تفرقه در جامعه ضرورت دارد.
پانوشت‌ها:
۱- دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الأخبارالطوال، ص۱۹۲.
۲- نصر بن مزاحم المنقری، وقعه صفین، ص ۵۴۰؛ دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الأخبارالطوال، ص۱۹۸.
۳- محمدبن یعقوب کلینی، الروضه من الکافی، ج ۸، ص ۶۳ ـ ۵۸.
۴- محمدبن یعقوب کلینی، همان، همان‌جا.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: ماجرای حکمیت بدعت ابوموسی اشعری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۴۱۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نامه رئیس دانشگاه میبد به رؤسای تعدادی از دانشگاه‌های آمریکا

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد، در پی دستگیری صد‌ها دانشجوی حامی فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا توسط پلیس آمریکا، دکتر عباس نیک‌نژاد رئیس دانشگاه میبد در حمایت از دانشجویان دستگیر شده و جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین به رؤسای چندین دانشگاه آمریکا از جمله دانشگاه اوهایو، دانشگاه اِموری، دانشگاه کلمبیا و... نامه‌ای ارسال کرد.
متن نامه رئیس دانشگاه میبد به رئیس دانشگاه کلمبیا در کشور آمریکا بدین شرح است:

پروفسور مینوشه شفیق عزیز
رئیس دانشگاه کلمبیا

خبر تاسف بار دستگیری تعدادی از دانشجویان دانشگاه شما توسط پلیس، باعث نگرانی شدید شده است. دانشجویان باید بتوانند روحیه عدالت خواهی خود را آزادانه بیان کنند. رژیم غاصب اسرائیل بیش از ۳۴۰۰۰ انسان بی گناه از جمله هزاران کودک و هزاران زن را عمدا به قتل رسانده است. دانشجویان نمی‌توانند این همه ظلم را تحمل کنند. همانطور که هیچ انسان آزاده‌ای نمی‌تواند تحمل کند.

نمی‌دانم چگونه حاضرید این صحنه‌های دلخراش را ببینید و سکوت کنید.

دنیا از شما به عنوان یک دانشمند انتظار دارد که این جنایات را محکوم کنید و به دانشجویان غیور خود فرصت اعتراض بدهید. سزاوار نیست، دانشجویان را به دست پلیس بی رحم انداخت.

لطفا به احترام انسانیت، برای آزادی همه دانشجویان، پیگیری کنید و شخصا به آنها گل تقدیم کنید.

لطفا، فراموش نکنید که شما در مصر متولد شده اید.

ارادتمند
دکتر عباس نیک نژاد
رئیس دانشگاه میبد
میبد، ایران

دیگر خبرها

  • نامه رئیس دانشگاه میبد به رؤسای تعدادی از دانشگاه‌های آمریکا
  • صدا و سیما تحمل نقدپذیری خود را بالا ببرد
  • بودجه گروگان بورسی‌ها/زنگنه:کاهش معافیت‌های مالیاتی بدعت است
  • کرملین: روسیه و چین فشارهای غرب را تحمل می‌کنند
  • پورحمیدی تحت فشار الماس شد!
  • ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم
  • سه نکته برای آموختن درباره صبر و عدم صبر از غزالی
  • دن اشورث از نیوکاسل به دادگاه حکمیت ورزش شکایت می‌کند
  • فساد و مفسد در دولت سیزدهم تحمل نخواهد شد
  • تسلیت اخوان انصاری در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی